یکی از مهم ترین مشکلاتی که کشاورزی دنیا باآن روبروست وجود آبها وخاک های شورطبیعی وشور شدن خاک های زراعی موجود می باشد. بیش از900 میلیون هکتاراز اراضی جهان شور وغیر قابل کشت بوده که تقریبا معادل 3 برابر كل اراضی قابل كشت می باشد. در حال حاضرحدود 25 درصد اراضی دنیا و حدود 15 درصد از اراضی ایران شورمی باشند. این آماردراراضی فاریاب به مراتب نگران كننده تر است، بطوری كه بر اساس آخرین گزارشات حدود 33 درصد از اراضی تحت آبیاری دنیا و 50 درصد ازاراضی تحت آبیاری در ایران با مشكل شوری روبرو می باشند (مجموعه اطلاعات کشاورزی ، 1385) .

          شوری یكی از مهمترین موانع كشاورزی در نواحی خشك و نیمه خشك است. 954میلیون هكتار زمین دردنیا به درجات مختلف تحت تاثیر شوری هستند. مقدار خسارت ناشی از شور شدن زمینهای كشاورزی در سطح جهان 15 میلیارد دلارگزارش شده است ( امرالهی، 1375).

     فراهم كردن امكانات لازم برای جلوگیری ازگسترش خاكهای شور و یا اصلاح و زهكشی این اراضی، بدلیل هزینه بسیار بالا،كاری مشكل و گاه غیرممكن است، لیكن استفاده از ارقام مقاوم به شوری به همراه مدیریت زراعی مناسب ، بهره برداری از اراضی شور را امكان پذیر میسازد (اشرف والری،1996)[1].

       بنابراین ضرورت تحقیق در مورد گیاهانی که قادر باشند روی خاک های شور برویند محسوس است . انتخاب دقیق و گسترش گیاهان زراعی مقاوم به شوری که موجب افزایش محصول دهی و استفاده بهینه از خاک و آب های شورشود، در مدیریت زمین های شور مفید است (عباسی و همکاران ،1388) .

معمولاتحمل به شوری گیاهان زراعی تحت شرایط مطلوب از نظر حاصلخیزی خاك مورد مطالعه قرار میگیرد(حیدری وهمکاران.2007).[2]مطالعات متعددی نشان دادند كه مدیریت حاصلخیزی خاكهای شور، عملكرد گیاه را از بعد كمی و كیفی بهبود می بخشد (خان و همکاران.1995)[3].

     میزان بهبود عملكرد گیاه در اثر مصرف عناصر غذایی در خاك شور بستگی به سطح شوری و میزان عناصر غذایی موجود در خاك دارد (دریهم و همکاران. 2002)[4] .

    تغذیه عناصر معدنی گیاه به میزان زیادی تحت تاثیر شوری قرار می گیرد. همچنین تغییراتی ازنظر نیاز اندام های هوایی وریشه به عناصر معدنی حاصل شده و میزان انتقال مواد درون گیاه کاهش می یابد. از سوی دیگر تجمع یون هایی که ممکن است در متابولیسم گیاه اختلال ایجاد کند افزایش می یابد و مکانیسم جذب ،انتقال و استفاده از عناصر معدنی ممکن است به اندازه شرایط طبیعی کارایی نداشته است (حیدری شریف آباد ، 1380).

در گیاهان تحت تنش شوری ، عدم تعادل تغذیه ای می تواند به راه های گوناگون صورت گیرد .این عدم تعادل ممکن است به دلیل تاثیر شوری برفراهمی به عناصر غذایی، جذب رقابتی، انتقال یا تقسیم داخل گیاه ایجاد گردد ویاممکن است به سبب عدم فعالیت فیزیولوژِیکی یک ماده غذایی معین و افزایش نیاز گیاه برای این عنصر غذایی در ارتباط باشد. برهمکنش موثر برقابلیت دسترسی مواد غذایی ،جذب و توزیع آن نیز موضوع پیچیده است وجود شوری موجب پیچیدگی بیشتر در تغذیه معدنی گیاه می شود (مارچنر.1981)[5] .

     سپاسخواه(2009)[6] بیان کرد ، درشرایط سخت محیطی نظیر شوری آّب و خاک و کمبود منابع ،تنها تعداد نسبتا محدودی ازگونه های گیاهی قادر به ادامه حیات هستند.

     زیرا این گونه گیاهان ازطریق تحمل شوری و یاخشکی بوسیله سازگاری فیزیولوژیکی و آناتومیکی که منجر به کاهش تلفات آب و یاتحمل به شوری می باشند خود را در برابر این گونه شرایط سخت حفظ مینمایند. توانایی گیاهان از نظر دوام و بقا در شرایط شور و خشک یکی از ویژگی های اساسی طبیعی گیاهان خشک وشور پسند می باشد. در مناطق شور و خشک ،آب و نمک ازعوامل محدود کننده تولیدات کشاورزی بوده وتوسعه منابع دیگر نیز به آن بستگی دارد. در این گونه اراضی بسیاری ازگیاهان بامحیط قابل انطباق نیستند و جهت احیا واستفاده از شرایط فوق باید گیاهانی رامورد مطالعه قرار داد که ضمن تحمل شرایط مذکور بتوانند با حداقل نیاز آبی وغذایی به رشد خود ادامه دهند.

1-2 بیان مساله :

          عناصرنیتروژن وفسفراز مهم ترین عناصرغذایی گیاهان محسوب می شوند و نقش بسزایی در افزایش عملکرد گیاهان زراعی دارند اما متاسفانه به منظور تولید بیشتر و کسب درآمدبالاتر ، مصرف این عناصر توسط کشاورزان بامصرف روز افزون همراه است و ازطرفی مصرف بیش ازحد لزوم این عناصر در مزارع علاوه برتحمیل هزینه تهیه و مصرف آنها باعث ایجاد مشکلات زیست محیطی، آلودگی ،کاهش کیفیت محصولات زراعی و باغی می شود .از طرفی افزایش مداوم کودهای شیمیایی موجب تاثیر منفی در خاک وبرهم زدن تعادل عناصر غذایی درآن شده ، ودر نتیجه عملکردکاهش می یابد. در اکثرکشورهای پیشرفته نسبت نیتروژن وفسفر و پتاسیم به ترتیب 35،45،100 است. این نسبت در ایران بسیار نامتعادل و تقریبا 3،111،100 بوده و همیشه در مصرف کود ، بیشتر به کودهای فسفاته توجه شده است (صالح راستین .2004)[7].

هو و همكارا ن(1997)[8] اظهار مینمایند كه در بسیاری از موارد روابط شوری و حاصلخیزی می تواند به سه شكل زیر خلاصه شود:

1-در سطوح پائین شوری، كمبود عناصرغذائی بیش از شوری عملكرد را محدود میكند، لذا افزودن عناصر غذائی در این شرایط، عملکرد را بطور قابل ملاحظه ای افزایش میدهد.

2-در سطوح متوسط شوری، كمبود عناصرغذائی وشوری تقریباً به یک نسبت عملكرد را محدود نموده وممكن است هیچ اثر متقابلی بین آنهارخ ندهد. در چنین شرایطی افزایش سطح عناصر غذائی در محیط رشد ، تاحدی عملكرد را بهبود می بخشد .

3-درسطوح بالای شوری، شوری بیش ازكمبود عناصرغذائی عملكرد رامحدود نموده و بهبود حاصلخیزی خاك در این شرایط تأثیر چندانی بر عملكرد ندارد .

     آنجلینی وهمکاران (1971)[9] بیان کردند: روناس از نظرعلوفه ای نیز مورد توجه بوده لیکن بخش مهم و اقتصادی آن که بیشتر مورد استفاده دارد ریشه ها بوده که حاوی رنگدانه آلیزارین می باشند که درصنایع رنگرزی و رنگ کردن الیاف قالی مورد استفاده قرار می گیرند (میراب زاده اردکانی،1388)   .

     باتوجه به جایگاهی که روناس درصادرات دارد ونیزسازگاری باشرایط اقلیمی مختلف،ازنظرزراعی وصنعتی گیاهی مفید جهت کاشت در مناطق شور می باشد. کاشت روناس در مناطق کویری اشتغال زا وبرای کشاورزان منبع در آمد مناسبی به شمار می رود .

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

تا کنون تحقیقی که اثر کودهای شیمیایی ماکرو را روی صفات کمی و کیفی گیاه روناس تحت شور باشد انجام نشده است. و از انجاییکه اکثر خاکهای کشور به خاطر خشکسالی در حال شور شدن هستند به نظر می رسد از این جنبه جدید و قابل تحقیق باشد. تا در آینده بتوان از این گیاه در شرایط آب شور استفاده نموده و با تولید ریشه فراوان و تولید ماده موثره آن نقش اساسی درصادرات داشته باشیم.

 1-4 فرضیات تحقیق

مصرف کود ازته و فسفره بر عملکرد گیاه روناس در شرایط شور تاثیر دارد.

عدم مصرف کود در کشت روناس در شرایط شور می تواند منجر به کاهش عملکرد گیاه گردد .

مصرف انواع کودهای شیمیایی به لحاظ ماهیت کاتیونی یا آنیونی آن در خاک می تواند باعث افزایش یا کاهش عملکرد گیاه گردد .

1-5 اهداف تحقیق

تأثیر سطوح مختلف کودهای ازته و فسفره بر صفات کمی و کیفی گیاه روناس تحت شرایط شور

بررسی اثرات متقابل کود ازته و فسفره بر صفات کمی و کیفی گیاه روناس در شرایط شور

خرید فایل متن کامل این پایان نامه :

 

https://fozi.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%b1%d8%b4%d8%aa%d9%87-%da%a9%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d8%b2%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d8%ab%d8%b1-6/

 

بررسی امکان کشت روناس در زمین های شور و درپی آن افزایش سطح زیر کشت این محصول

تشویق کشاورزان به کشت جایگزین روناس در شرایط شور با محصولات با در آمد کمتر

 1-6 سؤالات تحقیق:

آیا کود ازته اثر مثبتی بر صفات کمی و کیفی روناس دارد؟

آیا کود فسفاته اثر مثبتی بر صفات کمی و کیفی روناس دارد؟

آیا پاسخ سؤالات فوق، بر حسب سطوح مختلف تیمار‌های ذکر شده تغییر نشان می‌دهد؟

مناسب‌ترین مقدار کود ازته و فسفاته در افزایش عملکرد گیاه روناس کدام است؟

آیا اثرات متقابل کودهای ازته و فسفاته تاثیری درافزایش عملکرد گیاه روناس داشته است؟

2-1- گیاه شناسی

         روناس(Madder ) بانام علمی Rubia tinctorum L. از خانواده Rubiaceae است. Rubia ازکلمه Ruber به معنی قرمز گرفته شده ،که اشاره به رنگ قرمز استخراج شده از ریشه R.tinctorum دارد. در زبان عربی فوه – فوه الصابغین نامیده می شود (رضایی،1389) .

     روناس گیاهی چند ساله ، با ساقه های شیار دار ورونده به طول 5/1 متر است که مقطع آن چهارگوش می باشد. ساقه روناس دارای خارهای ریز وخشن است. برگ های آن نوک تیز وکشیده ،بدون دمبرگ که به صورت فراهم و چهارتایی بر روی ساقه قرار دارند. روی رگبرگ اصلی و لبه های برگ خارهای زبر ، خشن و چسبنده وجود دارد. گل آذین روناس به شکل گرزن و گل ها به رنگ سبز – زرد است. میوه روناس بری به رنگ قهوه ای تا (دارای دو بذر) با غشای گوشتی است که پس از رسیدن ، سطح آن چروکیده می شود. میوه های رسیده هنگام جذب رطوبت به مقدارجزیی رنگ قرمز تولید می کنند. ریشه های روناس به رنگ کرم خاکی و دارای طعمی گس و تلخ هستند (دوازده امامی. مجنون حسینی،1387) .

     ریشه ی روناس به رنگ سرخ تیره ورنگ داخل آن سرخ روشن است. ابتداطعم شیرین دارد و سپس تلخ و گس می شود. ریشه 3 قسمت دارد :

1-مغز نازکی در میان ریشه که به رنگ زرد مایل به قرمز است .

جداری که مغز را احاطه کرده است. رنگ در این قسمت به صورت گلوکزید وجود دارد که به سهولت از سایر قسمت ها جدا می شود .

2-پوسته خارجی به رنگ تیره ی مایل به قهوه ای که بسیار نازک است و بافت مرده دارد (میراب زاده اردکانی،1388) .

     3- روناس مولد یک نوع رنگ طبیعی حاوی رنگدانه های آنتراکینونی در ریشه و سلول های گیاهی آن می باشد. یک نوع از این رنگدانه های آنتراکینونی ، آلیزارین نام دارد که یکی از مهم ترین و ساده ترین رنگ های دندانه ای طبیعی میباشد و بنابراین جزء رنگ های دندانه ای محسوب میگردد و از آنجاییکه آلیزارین قدرت ظاهرکردن رنگهای مختلف برروی دندانه های گوناگون را دارامی باشد به آن رنگ پلی ژنیک گفته می شود(زمردیان،1377).

2-1-2 تاریخچه کشت روناس

     کشت روناس دارای قدمت طولانی در کشور قلمداد می شود. یکی از قدیمی ترین منابع موجود در این زمینه که به کشت روناس هم پرداخته است کتاب آثار واحیاء یا آثار اخبار به زبان فارسی به تالیف خواجه رشید الدین فضل الله همدانی است. خواجه رشید الدین درتوصیف روناس (در آثار واحیاء با نام های رویناس ،رنیاس، ریناس یادکرده است).

     به این ترتیب قدمتی لااقل 800 ساله برای کشت روناس در ایران به ویژه یزد واطراف آن می توان قائل بود. درآثار و احیاء به مطلبی هم در مورد فرآوری روناس پرداخته شده، با این مضمون که در منطقه ای از شابران تا دربند (احتمالادرقفقاز)ریشه های روناس که خواجه آنها را بیخ مینامد ، پس از کندن و خارج کردن از زمین در تنور های بزرگی که گرم شده اند قرار می گیرند تا پخته شوند در این صورت رنگ آنها بهتر می شود.    

رنگ روناس از گذشته بسیار دور شناخته شده و مورد توجه بشر بوده است. درتورات و نوشته هایی که از قبر های فراعنه به دست آمده اند، به رنگرزی با روناس اشاراتی شده است (نوروزی،1389).

     رنگ استخراج شده از ریشه روناس ، قرمز پر رنگ و با ثبات است و در رنگ کردن الیاف قالی که یکی از مهم ترین صنایع دستی و صادراتی کشور است مورد استفاده قرار گرفته است .

     خانواده روناس عمدتا در مناطق گرمسیری ونیمه گرمسیری جهان و تعداد معدودی از گیاهان این خانواده در مناطق معتدله و سرد کشت می شود. بعضی از دانشمندان عقیده دارند ، تا قبل از شروع قرن شانزدهم هیچ گونه زراعی از روناس در اروپا وجود نداشته است. کشت روناس در برخی ازکشورهای شمال آفریقا مانند الجزایر ،تونس، لیبی، مصر ومراکش به صورت پراکنده انجام می گرفته و در برخی از نواحی آمریکای شمالی و استرالیا نیز این گیاه کشت می شده است. زراعت روناس در بسیاری از مناطق اروپا وآفریقا به منظور به دست آوردن ماده رنگی آلیزارین از ریشه آن بوده است. در کشورهای اروپایی مانند ایتالیا ،یونان ،هلند و مجارستان در قرن های 16تا 17 میلادی کشت روناس متدوال بوده است. درکشور فرانسه کشت روناس درقرن 18 میلادی معمول بوده است. متداول شدن کشت روناس در ایران به اوایل قرن 18 میلادی بر می گردد.

     بیشترین سطح پراکندگی آن در کشورهای ایران ،چین ،ژاپن ،هندوکشورهای آسیای میانه بوده و احتمال زیاد بومی این نواحی است. زمانی که آلیزارین(ماده رنگی روناس) ازطریق تولید شیمیایی در صنعت تهیه شد ،کشت روناس در اروپا وآسیا و سایرنقاط جهان سیر نزولی یافت .

       میوه خانواده روناس دارای500 جنس و7000 گونه است. از جنس هاس مهم این خانواده می توانRubiaAsperula, Galium, Psychoteria رانام برد(سرپله و همکاران،1389) .

     این گیاه بطور وحشی در منطقه مدیترانه از اسپانیاتا آسیای صغیر وهمچنین شمال آفریقا و برخی نواحی آسیا می روید . منشا اولیه آن خاور نزدیک و قفقاز بوده است .گیاه روناس در نواحی ایران اراک ،اطراف دماوند ، تبریز ، یزد ، خوی ، دیلمان و ارومیه می روید (رضایی، 1389).

       گیاه روناس دارای مصارف اقتصادی، درمانی، صنعتی، علوفه ای است. درریشه روناس پیگمانهای آنتراکوئینون تولید می شود ،که یکی از آنها آلیزارین (2،1 دی هیدروکسی آنتراکوئینون )است. رنگ روناس از 2000 سال قبل از میلاد برای رنگرزی استفاده می شده است ویکی ازباثبات ترین رنگ های طبیعی قرمز متمایل به ارغوانی در صنعت فرش محسوب می شود. امروزه از روش های مختلف مانند کروماتوگرافی مایع برای ارزیابی کیفیت و ارزش اقتصادی آن استفاده می شود ، پودر روناس که برای رنگرزی استفاده می شود از ریشه روناس استخراج میگردد. اگرچه در پودرکردن ریشه از تمامی بخش های ریشه روناس استفاده می شود، ولی ماده رنگی بیشتر در بخش زنده و مغز ریشه آن وجود دارد و برای تهیه پودرخالص روناس قبل از آسیاب کردن کامل ریشه ، پوست خارجی آن را جدا می سازند (باغستانی،1369 ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...