تأثیر بازیهای پیشدبستانی بر مهارتهای ذهنی و اجتماعی كودكان |
:
انسان با مجموعه ای از ویژگی های خود متولد می شود. این ویژگی ها در ارتباط مستقیم با حیات زیستی انسان هستند یعنی بدون وجود آنها امکان ادامه ی زندگی و بقاء برای انسان موجود نیست، این ویژگی ها عبارتند از غذا خوردن، آشامیدن، نفس کشیدن و غیره.همزمان با افزایش سن بتدریج ویژگی های دیگری در انسان پدید می آید.این ویژگی های ثانویه بدون تردید نتیجه تعامل کودک با محیط و در واقع اثرات متقابل وراثت و محیط بر روی کودک است.از جمله ی این ویژگی ها رشد ذهنی کودک و میل کودک برای فعالیت های گروهی و ارتباط با دیگران است که این فعالیت ها در سنین پیش از دبستان بیشتر در قالب بازی نمود پیدا می کند. با در نظر گرفتن این موضوع نقش والدین و مربی آموزشی می تواند نقشی تعیین کننده در هدایت و رشد این گونه فعالیت ها به سمت پرورش مهارت های ذهنی و اجتماعی کودک در جهت مناسب باشد.
ظرفیت حركتی كودك همزمان با رشد یافتگی فیزیولوژیكی و همچنین بر اساس چگونگی تعامل با اطرافیان كه به میدان تحولی كودك نظم، جهت و انسجام می دهد، متحول می شود. بازی شرایطی را برای كودك فراهم می سازد كه بر اساس آن می تواند به اكتشاف دنیای پیرامونش بپردازد و امکان رشد وسیع و همه جانبه کودک را فراهم می سازد(دادستان،1386).
امروزه اهمیت و ارزش بازی در دوران كودكی به وسیله ی پژوهش های گسترده، كاملاً مورد تأیید قرارگرفته است. بازی روی رشد جسمی، عاطفی، ذهنی، آموزشی، اخلاقی، شخصیتی، اجتماعی تأثیر می گذارد و دارای ارزش تشخیصی و درمانی نیز می باشد(مقدم، 1386).
با اینكه از زمان میشل منتنی فیلسوف و مربی بزرگ دوره رنسانس بازی مورد توجه خاص دانشمندان آموزش و پرورش بوده است، ولی در هیچ عصری به اندازه ی زمان ما بازی مورد مطالعه و پژوهش دقیق روانشناسان واقع نشده است. پژوهش های جدید نشان داده است كه بازی تأثیر بسیاری در رشد بدنی و ذهنی كودكان دارد(ماجستی،1373).
بازی یک امر بدون حضور ذهن یا بدون ساخت نیست، بلكه بخش جدایی ناپذیری از زندگی ماست. وسیله ی مؤثری برای كاركرد بهینه، مؤثر در بزرگسالی وفراگیری رشد شناختی است(هولزینگا،1950؛ به نقل از مونگیلو[1]، 2006).
خرید فایل متن کامل این پایان نامه :
انجام بازی صرفاً عامل افزایش یادگیری و رشد هوشی نخواهد بود بلكه پیروی از قواعد، اصول و بازی های آموزشی و … برای رشد هوشی الزامی است(مهجور، 1386).
بر اساس نظریات “پیاژه و ویگوتسكی” بازی اصلی ترین عامل رشد شناختی كودك است. همچنین یكی از پاك ترین روش های فكری قابل دسترس برای خردسالان می باشد. كودكان در قالب بازی با درك واقعیتها و كنترل مهارت های شخصی به تعادل دست می یابند(انگجی و عسگری، 1385).
پژوهشگرانی مانند كفارت، هارتمن، جین آیرز، حركت و فعالیت را اساس یادگیری و پایه ای برای تحول ذهنی می دانند. آنان تفكیک ناپذیری نیروهای روانی و جسمانی را در به اجرا درآوردن هرگونه الگوی حركتی آن هم در مراحل اولیه آموزش، به منزلۀ یک اصل اساسی مورد تأكید قرار میدهند(كفارت و همکاران به نقل از مشرف جوادی، 1367).
جنسن[2](2002) معتقد است كه فرد می تواند مجموع توانایی های مغزی خود را به یاری حركت مورد بهره برداری قرار دهد یا توان مندی هایی را به منصه ظهور برساند. از این رو، در نظرگرفتن جنبه های حركتی و تحلیل آنها، برای درك رشد توانایی های ذهنی ضروری است(دادستان، 1379).
توانایی های ذهنی امكان ندارد كه از توانایی های حركتیِ پایه جدا باشند. بنابراین، مطالعه این گونه حركتها و فراهم ساختن امكان پرورش و رشد آنها سبب تقویت و حتی ترمیم توانایی های ذهنی میشود. از نظر پیاژه، رشد كودك بستگی بسیار به دستكاری دخل و تصرف او در محیط و پیرامونش و تعامل با آن دارد. وی معتقد است كه آگاهی از طریق اجرا حاصل می شود(اسلاوین، ترجمه سید محمدی، 1385) کودکان برای آنکه بتوانند خودشان را با اجتماعی که در آن زندگی می کنند، هرچه بیشتر سازگار کنند، باید مهارت های اجتماعی گوناگون را بیاموزند. رشد حركتی و شركت فعال كودك در بازیهای گوناگون حركتی اساس رشد عاطفی- اجتماعی، روانی- حركتی و شناختی او را تشكیل می دهد پس برای آموزش و تغییر مهارتهای اجتماعی و ذهنی كودكان باید به تقویت و غنی سازی محیط آنان قبل از ورود به دبستان مبادرت ورزید، زیرا كودكان ضمن جستجو در محیط، با رویدادهایی روبه رو می شوند كه علاقه آنان را جلب می كند. آنها به ویژه تحت تأثیر رویدادهایی قرار می گیرند كه نسبتا تازگی دارند، یعنی رویدادهایی كه با تجربه های قبلی آنان، كاملاً منطبق نباشند. پس وظیفه آموزش پیش دبستانی افزودن توانایی است تا دانایی، زیرا كودك در آغاز اندیشه كاملاً منطقی ندارد و لازم است مراحلی فراهم آورد كه طی سپری كردن آن مراحل فكرمنطقی كودك گسترش یابد. ذهن كودك وقتی به خوبی تحول می یابد كه فعال باشد. كودك فقط چیزهایی را خوب فرا می گیرد كه از راه مشاهده، تعمق، تجربه و فعالیت شخصی آموخته باشد. در این میان بازیهای كودكان-بازیهای سازمان یافته و هدایت شده و بازیهای آزاد- نقشی بی بدیل در تسریع و تقویت توانایی هایشان ایفا می كند(پیاژه،1964؛ اسمیلنسكی[3]، 1968؛ پاپالیا و الدز،[4] 1992).
برنامههای حركتی و بازیهای هدفمند همراه با سایر فعالیتهای تربیتی و پرورشی بستری مناسب برای تمرین و تكرار برخی از مفاهیم ذهنی و شناختی و پرورش مهارتهای اجتماعی در دوره پیش دبستانی است. حركت وسیله ای برای برقراری ارتباط و آموزش است و با آن می توان مفاهیم اولیه مانند وزن، جهت یابی، شكل كمیت و كیفیت، زمان و مكان و در مجموع ادراك فضا را به كودكان آموزش داد، زیرا آموزش نظری برای كودكان سنین پیش دبستانی خسته كننده است، ضمن آنكه كودكان این سنین در نیم دوره پیش عملیاتی هستند و درك مفاهیم نظری بدون عمل برای آنان میسر نیست و زمان بر است(جنسن، 2002).
1-2- بیان مسئله:
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-05-10] [ 06:31:00 ق.ظ ]
|