– بیان مسئله

اصطلاح سبك زندگی[1]، اصطلاح رایجی است كه بیشتر اوقات برای اشاره به روش زندگی مردم به كار می رود و بازتاب دامنه كامل ارزش های اجتماعی، طرز برخورد و فعالیت ها است(باقیانی، 2003). سبك زندگی شامل رفتارهایی مانند عادات غذایی، خواب و استراحت، فعالیت بدنی و ورزش، كنترل وزن، استعمال دخانیات و الكل، ایمن سازی در مقابل بیماری، سازگاری با استرس و توانایی استفاده از حمایت های خانواده و جامعه می باشد(فیپس[2]، 2003).

بیش از یک سوم كل موارد مرگ و میر در دنیا، به دلیل چند رفتار تهدید كننده سلامتی می باشد كه ناشی از نادرستی سبك زندگی فردی و اجتماعی است و مهم ترین آن ها شامل رژیم غذایی نامناسب، كمی فعالیت بدنی، استعمال سیگار و رفتار جنسی نامناسب می باشد (فیپس، 2003). كنترل عوامل خطر در سبك زندگی و عادات بهداشتی مانند تغذیه نادرست، فقدان فعالیت ورزشی، استعمال سیگار، مصرف الكل و مواد مخدر تقریباً سبب كاهش حدود50 درصد از مرگ های زودهنگام می شود(چارکازی[3]، 2009).

همچنین پژوهش ها نشان داده است که ورزش باعث افزایش سلامت روانی، تقویت احساس ارزشمندی، کاهش اضطراب و افسردگی (گیاکوبی، هازون بلاس و فرای[7]، 2005) و افزایش قدرت ذهنی (لوی[8] و لوی، 2005) می شود.

در بیست سال گذشته توجه بسیاری به مساله رواندرمانی همراه با فعالیت بدنی و اثرات مفید ورزش، در ارتباط با سلامت روان شده است (مارتینسن[10]، 2004). پرداختن به فعالیت ورزشی به نحوی سبب تخلیه هیجان می شود، بدین معنا که برخی از عواطف منفی، تضاد و تعارضات درونی فرد تخلیه شده و حس اعتماد به نفس، احترام به خویشتن، احساس شادابی و سلامت جسمی در فرد نمایانگر می شود. به عبارتی می توان گفت ورزش و فعالیت بدنی برنامه ریزی شده، سبب تقویت و بهبود دستگاه های بدن مانند قلب و تنفس و بهبود آمادگی جسمانی در فرد می شود، چون جسم و روان انسان مانند یک جزء واحد عمل می کنند، لذا میتوان انتظار داشت که

خرید فایل متن کامل این پایان نامه :

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

 بهبود یکی بر دیگری اثر مثبت داشته باشد.

از جمله متغیر های مهمی که جزء شاخص های سلامت روان محسوب می شوند و در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند؛ می توان به عزت نفس[11]، شادکامی ذهنی[12] و کیفیت زندگی [13] اشاره کرد.

عزت نفس از جمله سازه های روانشناختی است كه در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است. بطوركلی ارزیابی هایی كه فرد از خود می كند عزت نفس او را شكل می دهد(هنری ماسون، ترجمه یاسایی، 1375).همچنین عزت نفس درجه تصویب، تائید، پذیرش و ارزشمندی است كه فرد نسبت به خود احساس می كند. عزت نفس از خود پنداره متفاوت است ، خود پنداره عبارت است از مجموعه ویژگی هایی كه فرد برای توصیف خویش بكار می برد در حالیکه عزت نفس عبارت است از ارزشیابی اطلاعاتی که فرد درخود پنداره دارد و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات و ویژگیهایی كه در او هست ناشی می شود(نوربخش، 1384). مطالعات نشان داده است که اشخاص با عزت نفس بالا از لحاظ اعتماد به نفس در سطح بالایی قرار دارند و تلاش هایشان آنها را به سوی موفقیت سوق می دهد. در این افراد احساس شایستگی و لیاقت عاملی برای دستیابی به سطوح بالایی از انگیزش درونی می باشد. انتظارات بالا موجب شکل گیری اهداف مشکل می شود و اهداف مشکل به برانگیختن تمرکز و چالش های مداوم کمک می کند که نتیجه آن پیشرفت و تقویت عزت نفس می باشد. اما افراد با عزت نفس پایین، انتظارات پایینی را برای عملکرد های خود در موقعیت های گوناگون در نظر می گیرند و اغلب توانایی های اولیه خود را دست کم می گیرند؛ چرا که فاقد اعتماد به نفس می باشند و از شکست می ترسند. به طور طبیعی نتیجه انتظارات پایین، تلاش کمتر و شکل گیری اهداف نه چندان دشوار و متوسط است. اهداف کوچک، عملکرد متوسط و تلاش کمتر را به دنبال دارد(غفاری، 2007).

تاکنون مطالعات در زمینه عزت نفس و ورزش صورت گرفته است که تفاوت معناداری را در عزت نفس افراد ورزشکار و غیر ورزشکار گزارش کردند و تاثیر برنامه تمرینی منظم بر افزایش عزت نفس را آشکار کردند. مجموعا مطالعات این حوزه تاکید دارند که فعالیت های ورزشی، موفقیت و شکست را به سرعت آشکار می کنند. به عبارت دیگر اجرای موفقیت آمیز در ورزش بازخورد های فوری را برای ورزشکار فراهم می آورد، این باز خورد مثبت باعث به وجود آمدن احساس شایستگی و عزت نفس می شود(ملکی، 1390).

یکی دیگر از متغیر های پژوهش حاضر شادکامی ذهنی است. واژه شادكامی چندین مفهوم متفاوت را به ذهن متبادر می كند ( برای مثال شادی ، ‌خشنودی ، لذت ، خوشایندی) که در برگیرنده انواع ارزشیابی هایی است كه فرد از خود و زندگی اش به عمل می آورد ( دانیر ، 2002). این ارزشیابی ها مواردی از قبیل رضایت از زندگی ، هیجان و خلق مثبت و فقدان افسردگی و اضطراب را شامل می شود و جنبه های مختلف آن نیز به شكل شناخت ها و عواطف است ( دانیر و ساه ، 1997). در صورتی كه افراد از شرایط زندگی راضی بوده و عواطف مثبت بیشتر و عواطف منفی كمتری را تجربه كنند ،‌گفته می شود كه از شادکامی بالایی برخوردارند( ادینگتون و شومن[14] ، 2004).به عقیده صاحب نظران، شادی صرفنظر از چگونگی كسب آن می تواند سلامت جسمانی را بهبود بخشد. افراد شاد آسانتر تصمیم می گیرند ،‌ روحیه مشاركتی بیشتری دارند و نسبت به كسانی كه با آنها زندگی می كنند ، بیشتر احساس رضایت می كنند ( مایرز[15] ،‌2002).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...