در محیط کسب و کار امروزی تغییرات با گام های سریع به وقوع می پیوندد سازمانها در عرصه رقابت در محیط کسب و کار جهانی ملزم هستند تا نسبت به تغییرات مستمر واکنشی مطلوب داشته یا از بین بروند.یک سازمان به منظور برتری یافتن از سایر سازمانها باید منابع انسانی را توسعه داده و میزان اطلاعات و دانش در دسترس را افزایش دهد.کارکنان و دانشی که در سر آنهاست منابع بسیار ارزشمندی برای سازمان هستند که باید مدیریت شده و توسعه داده شوند ( .(Paajanen & Kantola,2008, 88

شکی نیست که ثروت ملی یک کشور و به عبارت بهتر سرمایه انسانی در قالب مهارت ها، سازمان‌ها، و انگیزه هایشان ظاهر می شود. مدیران باید به منظور بهره گیری هر چه بیشتر از نیروی انسانی شاغل عوامل انگیزشی موثر در تحریک آنان را به درستی شناسایی کرده و تلاش نمایند که هر چه بیشتر این توان را در مسیر اهداف سازمان قرار دهند (ریاحی، 1383، 20) که یکی از این راه ها توانمند سازی کارکنان[1] است.

برای تحقق چنین امری سازمان های عصر حاضر به اجرای استراتژی هایی می پردازند که به هوشمند سازی کمک می کند. در عصر دانش ورزان[2] مدیران و متخصصان آگاه، اقدام به توسعه مدیریت دانش می نمایند تا سازمان های هوشمند و یادگیرنده ایجاد نمایند و به توسعه دانش صحیح بپردارند، بدین ترتیب عملکرد سازمان را بهبود دهند (الهی و مهدی پور، 1381، 28) این تحولات فزاینده سازمانها را به آن وا میدارد که از مدیریت سنتی و سازمان سنتی به مدیریت سازمان یادگیرنده تبدیل شوند.

اهمیت یادگیری مستمر و قوی در سازمان ها هرگز تا به این اندازه حیاتی نبوده است. به دلیل وجود نیروهایی همچون جهانی شدن و فناوری، سرعت و پیچیدگی تحولات به گونه ای افزایش یافت که سازمان ها مجبور شدند برای ادامه حیات همواره چیزهای بیشتری یاد بگیرند (مارکواد،1388، 10).

در این شرایط بسیاری از سازمانها راه حل را افزایش قابلیت یادگیری سازمانی و اجرای برنامه های توانمند سازی تشخیص داده و کوشش نموده اند با به کارگیری این برنامه ها، علاوه بر اصلاح متغیرهای تاثیرگذار بر احساس کارکنان ،با بهره گرفتن از یادگیری سازمانی و توانمندسازی افراد به موانع درونی و بیرونی چیده شده و زمینه مساعد برای پرورش کارکنان توانمند فراهم کند.

در این فصل ابتدا به بیان مساله، اهمیت و اهداف تحقیق خواهیم پرداخت سپس ضمن تشریح چهارچوب نظری، مدل تحلیلی و فرضیه های تحقیق مطرح می گردد. در پایان فصل نیز علاوه بر بیان مختصری از روش شناسی تحقیق و تعاریف عملیاتی اصطلاحات، محدودیت ها و تنگناهای اجرای تحقیق مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

1-1-    بیان مساله تحقیق

تلاش برای ارتقای بهره وری نیروی انسانی و استفاده بهینه از نیروی انسانی یکی از برنامه های حیاتی سازمانها محسوب می گردد. تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص مهمترین عامل در موفقیت هر سازمان در مواجه شدن با تغییرات محیطی است. زیرا این انسان است که می تواند از وسایل و امکانات در جهت رسیدن به اهداف سازمان ها به نحو مطلوب استفاده نمایند (شریف زاده و محمدی مقدم، 1388، 15).

برای اینکه توانمندسازی موفقیت آمیز باشد، باید به کارکنانی که خواسته می شود امکانات آموزشی داده و محیط لازم آفریده شود تا بالندگی خودشان را تامین کنند.

خرید فایل متن کامل این پایان نامه :

 

پایان نامه

 

 داشتن دانش و توانایی که شخص بتواند کار انجام بدهد، هم برای انجام دادن کار به طرزی که نتیجه تولید کند اهمیت دارد و هم از نظر افزایش دادن اعتماد کارکنان مهم می باشد (امیرکبیری،356:1385).

از طرف دیگر چناچه بخواهیم کارکنان را به رقابت موثر در بازارهای کاملا رقابتی توانا سازیم، نکته کلیدی این خواهد بود که چگونه آنها یادبگیرند و دانش جدید تولید کنند و به تبع آن چگونه سازمانها، این دانش را مدیریت کنند (بابایی،1383، 9).

در این تحقیق سعی بر این است که به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که آیا یادگیری سازمانی بر توانمندسازی کارکنان شرکت پالایش نفت تهران(شهید تندگویان) تاثیر می گذارد؟ لذا با بررسی عوامل و مولفه های توانمندسازی، توانمند سازی کارکنان شرکت پالایش نفت تهران(شهید تندگویان) مورد سنجش قرار می گیرد و همچنین با توجه به اینکه توانمندسازی کارکنان در سازمان ها یک تحول اساسی محسوب می شود و شرط اصلی هر تحول، نیاز به یادگیری و تغییر است لذا یادگیری سازمانی نیز مورد بررسی قرار می گیرد.

بنابراین مساله ای که وجود دارد شناسایی این موضوع است که آیا کارکنان این شرکت از توانمندی لازم برخوردار هستند؟ آیا شرکت پالایش نفت تهران(شهید تندگویان) سازمان یادگیرنده است؟ و اینکه آیا یادگیری سازمانی تاثیری بر توانمند سازی کارکنان این شرکت دارد که بتوان یادگیرنده بودن یا نبودن این شرکت را به کارکنان آن نسبت داد؟

1-2-    اهمیت تحقیق

جهان امروزه به ویژه جهان سازمان ها، دستخوش تغییر و تحولات شگرف و مداومی است و تمامی ابعاد سازمان ها از محیط داخلی تا محیط خارجی از عوامل انسانی تا غیر انسانی و غیره همگی با شتابی خیره کننده در حال تبدیل شدن از حالتی به حالتی دیگرند. در چنین شرایطی، سازمان ها برای بقا تلاش می کنند و برای اینکه بتوانند خود را در محیط پر تلاطم اطراف حفظ کنند پیوسته از قالب های غیر پویا خارج می شوند و به سمت توسعه یادگیری و ایجاد سازمان یادگیرنده حرکت میکنند.(,2002, Adair,18).

نیروی انسانی یک سازمان بزرگترین ثروت آن محسوب می شود و شالوده ثروت هر سازمانی را تشکیل می دهند. امروزه مانند گذشته نیست که مزیت رقابتی یک سازمان در ابزار آلات و تکنولوژی باشد، بلکه بزرگترین مزیت رقابتی یک سازمان در به کارگیری نیروی کار خلاق و ماهر است زیرا با داشتن منابع انسانی ناتوان و بی انگیزه نمی توان به حفظ و بقای یک سازمان امیدوار بود(Mike &Laurie,1995, 66)

پس می توان ادعا نمود توانمندسازی روش نوینی برای بقای سازمان های بیشتر در محیط رقابتی است .(Conger&Kanungo,1998, 237)

توانمندسازی تکنیکی نوین و موثر در جهت ارتقای بهره وری سازمان به وسیله بهره گیری از توان کارکنان است. منابع انسانی به واسطه دانش، تجربه و انگیزه خود صاحب قدرت نهفته هستند و در واقع توانمندسازی آزاد کردن این قدرت است. این تکنیک ظرفیتهای بالقوه ای که برای بهره برداری از سرچشمه توانایی انسانی که از آن استفاده کامل نمی شود در اختیار میگذارد و در یک محیط سالم سازمانی روشی متعادل را در بین اعمال کنترل کامل کارکنان پیشنهاد می کند (ساجدی و امیدواری، 1386، 78).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...