" دانلود پروژه و پایان نامه | ۲-۱-۳-۲-۲- موج دوم: فرایند تاب آوری – 7 " |
“
دومین جنبه کلیدی از قضاوت در مورد تاب آوری افراد مربوط به تصمیمگیری در مورد کیفیت سازگاری یا رشد فرد است. محققین معیارهای مختلفی برای قضاوت در مورد سازگاری مثبت به کار بردهاند از قبیل عدم آسیب روانشناختی، موفقیت در تکالیف مهم رشد و بهزیستی ذهنی[۱۵۳]. بسیاری از محققان شایستگی را به عنوان برآورده ساختن انتظارات متناسب باسن و در بافت فرهنگی ویژه جامعه قلمداد میکنند که اغلب به صورت سوابق موفقیت کودک یا نوجوان در دستیابی به تکالیف رشد و استانداردهای مرتبط با سن در حوزه های مختلفی مثل جسمی، عاطفی،شناختی، اخلاقی و رفتاری تعریف میشود که البته میتواند در جوامع مختلف، متفاوت باشد.
بسیاری از مباحثات مختلفی که در موج اول تحقیقات در زمینه تاب آوری مطرح میشد مرتبط با معیار سازگاری در قضاوت در مورد تاب آوری بود. مثال اینکه آیا فرد تاب آور، فردی است در مقطعی از زندگی شایستگی و سازگاری نشان داد و در مقطع دیگری نشان نداد، آیا باز هم تاب آور شناخته میشود؟
به هر حال معیاری که توسط آن تاب آوری مورد ارزیابی قرار میگیرد و میزان جامعیت آن در حوزه های مختلف بر میزان رواج تاب آوری در گروههای پرخطر و ماهیت فرایند های مرتبط با آن تأثیر خواهد گذاشت (ماستن،۲۰۰۱).
موج اول مطالعات تاب آوری بیش از همه بر شناسایی پیشبینی کننده های سازگاری مثبت در شرایط نامساعد متمرکز بود. محققان بر ارزیابی تفاوتهای فردی یا موقعیتی که منجر به تفاوت در پیامد ها میشود در بین کودکانی که از نظر عوامل خطرزا شرایط یکسانی داشتند میپرداختند. دو دسته عوامل پیشبینی کننده در نظر گرفته میشد. عواملی مرتبط با سازگاری مثبت در سطوح مختلفی از خطر که تحت عنوان موهبتها یا عوامل جبرانی نامیده میشدند (گارمزی، ماستن و تلگن[۱۵۴]،۱۹۸۴) و عواملی که به نظر میرسد، اهمیت ویژهای برای سازگاری مثبت در سطوح بالای خطر یا مشکلات دارند که تحت عنوان عوامل محافظتی نامیده میشوند.
عوامل محافظتی عواملی هستند که معمولاً در شرایط پر خطر اثر خود را نشان میدهند. در واقع عوامل محافظتی اثر ناملایمات و ناگواریها روی سازگاری مثبت را تعدیل میکنند. نشان داده شده است که تمایز بین عوامل جبرانی و عوامل محافظتی در رشد بسیار مشکل است. بسیاری از مهمترین همبستههای سازگاری مثبت، خودشان سیستمها و روابط پیچیدهای تشکیل میدهند که عملکرد چندگانه ای دارند (رایت و ماستن،۲۰۰۶). علاوه بر این پژوهشها نشان دادهاند که کودکان در سنین مختلف سیستم های محافظتی و آسیبپذیری های متفاوتی دارند (رایت و ماستن، ۱۹۹۷). نوزادان به دلیل وابستگی کامل به مراقبین شان، به شدت نسبت به از دست دادن یا بد رفتاری آنان آسیبپذیرند، در صورتی که در برابر حوادثی مثل جنگ یا بلایای طبیعی به علت عدم درک ماهیت این حوادث، آسیبپذیری کمتری دارند. بابزرگتر شدن کودکان و رسیدن به سن نوجوانی، محیط مدرسه و همسالان نقش پررنگ تری ایفا میکنند. نوجوانان بیشتر به فعالیتهایی میپردازند که نظارتی برآنها نیست و این روابط باهمسالان میتواند عاملی محافظتکننده و یا اینکه عاملی خطرزا باشد.
موج اول پژوهش روی تاب آوری شامل رویکردهای شخص گرا[۱۵۵] و متغیر گرا[۱۵۶] میباشد. رویکرد های شخص گرا به شناسایی افراد تاب آور در پاسخگویی نسبت به عوامل خطرزا میپردازند که برای این منظور از مطالعات موردی و طولی استفاده میشود. رویکرد های متغیر گرا به بررسی پیوندهای بین ویژگیهای افراد و محیطها که با وجود مشکلات به پیامد های مثبت کمک میکنند میپردازد. این شیوه از طریق بررسی متغیرهای مورد نظر در نمونه های ناهمگن و با بهره گرفتن از روشهای آمار چند متغیری صورت میپذیرد.
ویژگیهای خانواده مثل محیط خانوادگی باثبات و حمایت گر، سطح پایین اختلاف بین والدین، روابط نزدیک با مراقبین پاسخگو، شیوه فرزند پروری مقتدر والدین (بالا بودن روابط گرم، نظارت وانتظارات)، روابط مثبت با خواهر ها و برادر ها، روابط حمایتگر با اعضای خانواده گسترده، توجه والدین به تحصیلات کودک، وضعیت اجتماعی اقتصادی مناسب، والدین تاب آور، تحصیلات والدین، اعتقادات مذهبی.
ویژگیهای اجتماعی مانند کیفیت بالای محله (محله امن، سطوح پایین خشونت در محله، امکانات محل سکونت، دسترسی به مراکز تفریحی، آب و هوای پاکیزه)، مدارس مناسب (معلمین آموزشدیده، کلاس های فوقبرنامه، امکانات تفریحی در مدرسه)، فرصتهای شغلی مناسب برای والدین، مراقبتهای پزشکی مناسب، دسترسی به خدمات اورژانس، ارتباط با بزرگسالان مراقب و همسالانی با رفتارهای جامعه پسند.
ویژگیهای فرهنگی مثل سیاستهای حمایت از کودکان، سیستم های آموزشی مناسب، جلوگیری از ظلم و ستم و خشونتهای سیاسی، عدم پذیرش جامعه نسبت به خشونت فیزیکی.
اگر چه موج اول، ایده ها،سازهها، روشها و یافته های بسیاری را تولید کرد اما بزودی آشکار گشت که مدل های پیچیدهتری برای درک فرایند تاب آوری ضروری است.
۲-۱-۳-۲-۲- موج دوم: فرایند تاب آوری
پژوهشهای اولیه در زمینه تاب آوری، مهمترین عوامل مرتبط با تاب آوری را تعریف و مشخص کردند، اما درک جامعی از فرایند تاب آوری در طول رشد فرد همچنان ناشناخته مانده بود. در موج دوم پژوهشها، سئوالات از چه به چگونه تغییر یافتند. از آن پس مطالعات و نظریات بیشتر در پی یافتن و درک تعامل نظامدار و پیچیده مسیرهای رشد و پیامد های آن ها با تأکید برتاب آوری به عنوان یک فرایند پیچیده در رشد بودند (سیچتی،۲۰۰۳). پژوهشها در دو دهه گذشته به طور روزافزونی تمرکز بر موضوعات بافتی و مدلهای پویاتر تغییر و شناسایی نقش سیستم های رشد داشتند (ماستن،۲۰۰۱). این امر موجب تأکید بیشتر بر نقش روابط و سیستم های فراخانواده و نیز تلاش برای بررسی و یکپارچهسازی فرایندهای بیولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی در قالب مدل های تاب آوری شد (لوتار،۲۰۰۳). چگونگی تعامل فرد با سیستم های مختلف و در سطوح متفاوت در بافت خاصی که فرد در آن قرار داشت بیشتر مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این، در تعمیم نتایج در مورد عوامل خطرزا و عوامل محافظتی، بافت مکانی و زمانی و مقطعی از رشد که فرد در آن قرار داشت نیز لحاظ شد (رایت و ماستن،۲۰۰۶).
“
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-09-20] [ 05:22:00 ق.ظ ]
|