یكی از مهمترین منابع هر سازمانی، نیروی انسانی آن است . عوامل تشكیل دهنده این نیرو، افرادی با احساس هستند كه اگر انگیزش كافی داشته باشند، استعداد و مهارت خود را در خدمت سازمان به كار می برند. داشتن روحیه و رضایتمندی شغلی در رسیدن به بهرهوری بالای سازمانها بسیار مهم است. همچنین یكی از عوامل مهم در بالا بردن انرژی روانی كاركنان یک سازمان، بهبود رضایت شغلی آن ها است ( شهرابی فراهانی ، 1391 ،ص 163) .
نتایج تحقیقات علوم رفتاری به طور اعم و رفتار سازمانی به طور اخص نشان می دهد كه استفادة مطلوب از منابع انسانی، متكی به اقداماتی است كه در پرتو آن ها جو و فضا یی در سازمان ایجاد شود تا هر یک از كاركنان با رضایت كامل و احساس امنیت خاطر، حداكثر تلاش را در جهت مطلوب وظایف شغلی به كار برند (صادقیان ، 1388 ، ص 50).
سازگاری شغلی از مفاهیم اساسی در نظریه های رشد شغلی در رابطه با رفتار حرفه ای می باشد و از انجا كه مهمترین عامل در نیل به اهداف هر سازمان،نیروی انسانی است و بی شک موفقیت و پیشرفت هر سازمان به نیروی انسانی آن بستگی دارد.از زمانی که کار،جایگاه مهمی را در زندگی افراد به خود اختصاص داده است نه تنها وضعیت جسمانی افراد بلکه روان آنها را متاثر می سازد. اگر سازمان ها دغدغه توسعه منابع انسانی و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در بازار را دارند،برآوردن نیازهای کارمندان امری ضروری و مهم است( حسینی ،1392 ) .
در واقع محیط کار خانه دوم انسان است. پیداست که این محیط همچون محیط خانه باید برآورنده حداقلی از نیاز های روحی و روانی افراد باشد تا ضمن کسب درآمد به ارتقای دانش حرفه ای خود پرداخته و صادقانه کار کنند. احتمالا قسمت عمده ای از زندگی هر کس صرف شغلش می شود که می تواند به صورت دلخواه یا به اجبار باشد. پژوهش ها نشان می دهد که خشنودی شغلی با بهداشت روانی،امید به زندگی طولانی تر ارتباط دارد ( حسینی ،1392 ) .
سازگاری ( سازش )شغلی برای ادامه اشتغال موفقیت آمیز عامل مهمی به شمار می رود . سازگاری شغلی یعنی حالت سازگار ومساعد روانی فرد نسبت به شغل مورد نظر پس از اشتغال ( احیا كننده ، شفیع آبادی ، سودانی ، 1387 ، ص4) .
اما در شرایط متحول و متغیر کنونی، سازمان ها برای دست یابی به کارآیی و اثربخشی بیش تر و در نهایت دست یابی به اهداف تعیین شده شان ناگزیرند که توجه کافی را به منابع انسانی خود مبذول بدارند. نگرش افراد متأثر از ادراکات آنان نسبت به میزان رعایت عدالت در سازمان می باشد ( حقیقی ، احمدی ، رامین مهر ، 1388 ، ص 80) .
عزت نفس کارمندان و حفظ و ارتقای آن یکی از مهمترین راه های بالابردن انگیزه و به تبع آن ارزش و کارایی آنان خواهد بود .
2-1 بیان مسئله
سازگاری شغلی یكی از عوامل مربوط به ایجاد هماهنگی در كار است . رضایت ، محرك رفتار ترمیم و بازسازی است و نارضایتی ، محرك رفتار سازگار است . در برخی جاها ، عدم تطابق بین نیازهای یک شخص و مزایای محیطی چشم گیر است و شخص به زور طریق سازگاری را در پیش خواهد گرفت .
خرید فایل متن کامل این پایان نامه :
اصطلاح سازگاری شغلی اغلب برای خلاصه كردن فرایندی استفاده می شود كه هر فرد طی آن مهارت های كلی و توانایی هایی را كه برای براوردن نیازهای محیط شغلی لازم است ، بالا می برد ( استراسر[1]ولاستینگ[2] ، 2003 ، ص 129) .
سازگاری شغلی با كاهش تعارض و افزایش كارایی در كار مشخص می شود . سازگاری شغلی شامل شرح و توضیح رفتارهایی است كه منجر به اجرای موثر و خوب وظایف مورد نیاز افراد و نگرش مثبت به سوی نقش كاری جدید میگردد . از این رو در تعریف سازگاری شغلی بر عوامل فردی ، حمایت اجتماعی و عوامل كاری تاكید میشود ( كوانگ[3] و یینگ[4] ، 2007 ، ص 267، 268) .
سازگاری شغلی برای ادامه اشتغال موفقیت آمیز عامل مهمی به شمار می رود . هر فردی انتظار دارد كه اشتغال به كار مورد نظر نهایت خشنودی و سلامت و اعتبار را برای فرد تامین می كند و نیازهای اولیه اش را نیز براورده سازد . در زمینه سازگاری شغلی تعاریف گوناگونی ارائه شده است . می توان گفت كه سازگاری شغلی عبارت است از حالت روانی فرد نسبت به شغل مورد نظر پس از اشتغال ، سازگاری شغلی تركیب و مجموعه ازعوامل روانی و عوامل غیر روانی است . عوامل غیر روانی همه ابزارها و ادوات كار را شامل می شود كه توسط فرد شاغل به نوعی از آنها برای انجام كار مورد استفاده قرار می گیرند . اما عامل روانی ویژگی های شخصی و تجربه های آموخته شده فرد در ارتباط با شغلش را شامل می گردد ، مانند ارتباط متقابل با سایرین ، دید مثبت به شغل ، در آمد كافی و ارزش گذاری به كار كه باعث می شوند فرد با شغلش سازگار شده ، بدان ادامه دهد ( شفیع آبادی ،1386 ، ص 92) .
به نظر هرشنسون[5] سازگاری شغلی دارای سه جز است : 1- رفتار نقش شغل 2- عملكرد وظایف 3- رضایت كارمند (هرشنسون ،1996،ص 442 ) .
هم چنین سازگاری شغلی از عوامل مهم افزایش بهره وری و سود آوری كاركنان نسبت به سازمان ، تعلق و وابستگی آنان به محیط كار افزایش كمیت و كیفیت كار ، برقراری روابط خوب و انسانی در محل كار ، بالا بردن روحیه ، عشق و علاقه به كار است تردیدی نیست كه هر سازمان خود یک ارگانیسم منحصر به فرد است و نخستین عامل آن انسان و توجه به روحیه كاركنان است ( اكبری فرد ، 1388 ، ص 43 ) .
یكی از عواملی كه موجب می شود فرد با شغل خود سازش پیدا كند داشتن عزت نفس و اعتماد به نفس است .
هماهنگی سازگاری شغلی و عزت نفس سازمانی كاركنان ، به افزایش ارزشمندی در سازمان منجر شده ، افزایش كارایی و بهره وری را به دنبال خواهد داشت .
طبق نظریه ویلیام جیمز(1964) داشتن عزت نفس سالم، یک نیاز اساسی انسان است و چیزی است که ما پیوسته برای رسیدن به آن تلاش می کنیم. شکست و ناتوانی انسان فقط یک دلیل دارد که آن هم ایمان نداشتن به واقعیت است . کوپراسمیت(2003) نظریه خود را در رابطه با عزت نفس چنین بیان می كند ، عزت نفس بر روابط فرد تأثیر می گذارد و کسانی که عزت نفس بالایی دارند معمولا روابط بین فردی بهتری دارند و عزت نفس را یک ارزشیابی فردی می دانند که معمولا با توجه به خویشتن حفظ می شود . همچنین راجرز ؛ عزت نفس را ارزیابی شخصی از ارزشمندی خویشتن خود و یا نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجود خود تعریف کرده است ، او معتقد است این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود وزودگذر نیست برطبق نظر راجرز عزت نفس در اثر نیاز به توجه مثبت دیگران به وجود می آید نیاز به توجه مثبت دیگران شامل بازخوردها ، طرز برخورد گرم و محبت آمیز ، صمیمیت ، پذیرش و مهربانی از طرف محیط است (حسینی ، 1389 ) .
[یکشنبه 1400-05-10] [ 06:19:00 ق.ظ ]
|